برای هم چتر باشیم

چتر عشقی برای همه ی عاشقان

مردن از عشق


گریه کار کمی ست برای توصیف نداشتنت …
دارم به رفتار پرشکوهی شبیه به مرگ فکر می کنم …


.
.
.

 

 

یادم باشد امشب بعضی از آرزوهایم را دم در بگذارم تا رفتگر با خود ببرد!
بیچاره او!
مابقی را هم با خود نقدا به گور میبرم!
مابقی همان آرزوی باتو بودن است!
نترس جانکم!
حتی آرزوی داشتنت را هم به کسی نمیدهم!

نوشته شده در 12 آذر 1391برچسب:عشق,مطلب عاشقانه,مطلب جالب,عکس عاشقانه,شعر عاشقانه, مرگ, گریه,عشقولانه,ساعت 10:27 بعد از ظهر توسط |

 

امروز اگر نیایی دیر میشود، سایه من از ردپای آشنای تو بر روی دلم دور میشود
وهمچنان دورتر میشود تا به آغاز فراموشی یکدیگربرسیم
و این یک آه حسرت است و این آخرین فرصت است
و اینجاست که حتی اگر در آینه بنگریم ، تصویر رخ خودمان را هم نخواهیم دید
و ما جزو آرزوهای محال میشویم و حسرت امیدهای ما را خاکستر میکند
منی که شب نشینم چگونه با خورشید باشم ؟
من حتی با ستاره ها نیز همنشین نبوده ام!
حالا تو در انتظار طلوع رویاهای خودت نشسته ای و من در انتظار اینم که
رویاهای دیروز، با دلم همراه شوند!
وقتی خیسی سرزمین چشمانم همیشگیست آمدن باران دگر آن شور را ندارد
این مرام بی مرامی ات، این وفای بی وفایی ات ، این محبت نامهربانی هایت
در حق دلم مرا مثل آتش رو به خاموشی کرده است
خیلی وقت است در دریای بی انتهای غمهایت غرق شده ام
اما تو ای شناگر ماهر مرا در حال غرق شدن هم ندیدی
چه برسد به شنیدن فریادم در زیر آب

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:عشق,مطلب عاشقانه,مطلب جالب,عکس عاشقانه,شعر عاشقانه,عشقولانه,ساعت 4:50 بعد از ظهر توسط نیلوفرآبی|


قالب وبلاگ Coeur